جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
شلیدن
(شَ دَ) (مص ل.) لنگ و ناقص راه رفتن.
ش
معین
شمش
(ش) (اِ.)۱- طلا و نفرة گداخته که در ناوچه ریخته و به شکل شوشه و میله د...
ش
معین
شماطه دار
(شَ مّ طَ یا طِ) (اِفا.) صدادار.
ش
معین
شلیته
(شَ تِ) (اِ.) = شلیطه: نوعی دامن کوتاه و گشاده و پرچین که در قدیم زنان...
ش
معین
شمسه
(شَ س) (اِ.)۱- خورشید مانندی که از فلز درست میکنند و بالای قبه یا جا...
ش
معین
شماس
(شَ مّ) (اِ.) از اصل سریانی به معنی خادم کلیسا، مقامی پایین تر از کشی...
ش
معین
شمس
(شَ) (اِ.) آفتاب، خورشید.
ش
معین
شماره گذاری
(~. گُ)۱- (اِمص.) تعیین کردن یا نوشتن شمارة چیزی.۲- (اِمر.) دایرهای د...
ش
معین
شمرده
(ش یا شُ مُ دِ یا دَ) (ص مف.)۱- حساب کرده، شماره کرده.۲- محسوب داشته...
ش
معین
شماره
(شُ رَ یا رِ) (اِ.)۱- عدد، شمار.۲- عددی که نماد و نشانة چیزی است.۳- ...
«
‹
52
53
54
55
56
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها