جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ض
معین
ضمایر
(ضَ یِ) (اِ.) جِ ضمیر.
ض
معین
ضیغم
(ضَ غِ) (اِ.) شیر درنده، شیر بیشه.
ض
معین
ضمانت نامه
(~. مَ یا مِ) (اِمر.) سندی که به موجب آن شخصی شخص دیگر را ضمانت میکن...
ض
معین
ضیعت
(ضَ یا ض عَ) (اِ.)۱- آب و زمین و مانند آن، زمین زراعتی. ج. ضیاع.۲- م...
ض
معین
ضمانت
(ضَ نَ) ۱- (مص ل.)متعهد شدن. کفالت کسی را کردن.۲- (اِمص.) درستی یا صحت...
ض
معین
ضیافت
(فَ) ۱- (مص ل.) مهمان شدن.۲- (اِمص.) مهمانی، مهمانی باشکوه.
ض
معین
ضمان
(ضَ) ۱- (مص م.) پذیرفتن، بر عهده گرفتن وام دیگری را.۲- (اِمص.) ضمانت.۳...
ض
معین
ضیاع
(ض یا ضَ) (اِ.) ج. ضیعه ؛ آب و زمین، دارایی.
ض
معین
ضمار
(ض) ۱- (ص.) پنهان، مخفی.۲- (اِ.) مالی که امیدی به وصول آن نرود. غالبا...
ض
معین
ضیاء
(اِ.) نور، روشنایی.
«
‹
10
11
12
13
›
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها