جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ض
معین
ضار
(رّ) (اِفا.) زیانکار، مضر. ج. ضارین.
ض
معین
ضخامت
(ضَ مَ) ۱- (مص ل.) کلفت شدن، فربه شدن.۲- (حامص.) کلفتی، ستبری.
ض
معین
ضب
(ضَ بّ) (اِ.) سوسمار.
ض
معین
ضراوت
(ضَ وَ) (مص ل.)۱- حریص شدن.۲- معتاد گشتن.
ض
معین
ضخام
(ضُ) (ص.) فربه، بزرگ جثه.
ض
معین
ضایق
(یِ) (اِفا. ص.) تنگ، کم - وسعت.
ض
معین
ضراعت
(ضَ عَ) (اِمص.)۱- خواری.۲- زاری.
ض
معین
ضحی
(ضُ حا) (اِ.) چاشتگاه، هنگام برآمدن آفتاب.
ض
معین
ضایعه
(یِ عَ یا عِ) (اِفا.) مؤنث ضایع.۱- از دست رفته، تلف شده.۲- تباه شده، ...
ض
معین
ضراط
(ضُ) (مص ل.) تیز دادن، گوزیدن.
‹
1
2
3
4
5
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها