جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عواصف
(عَ ص) (اِ.) جِ عاصفه ؛ بادهای سخت و تند.
ع
معین
عودسوز
(اِ.) ظرفی که در آن عود میسوزانند.
ع
معین
عواریه
(عَ یِّ) (ص مر.) آب دیده، کثیف یا مچاله (کالا).
ع
معین
عودت
(عُ دَ) ۱- (مص ل.) باز - گشتن، برگشتن.۲- (اِمص.) بازگشت.
ع
معین
عوارف
(عَ رِ) (اِ.) جِ عارفه ؛ نیکوییها.
ع
معین
عود
(عُ) ۱- (مص ل.) بازگشتن.۲- (اِ مص.) بازگشت.
ع
معین
عوارضی
(~.) (اِمر.)۱- جای دریافت عوارض.۲- مأمور دریافت عوارض.
ع
معین
عوج
(ع وَ) (اِمص.) کجی، انحناء، خمیدگی.
ع
معین
عوارض
(عَ رِ) (اِ.)۱- جِ عارضه. حادثه، پیشامد.۲- بیماری.۳- در فارسی به معنا...
ع
معین
عوایق
(عَ یِ) (اِ.) جِ عائق و عائقه.۱- موانع.۲- مشکلات، سختیها.
«
‹
62
63
64
65
66
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها