جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نشان دادن
(~. دَ) (مص م.) سراغ دادن، نمایاندن.
معین
ن
نسیم
(نَ) (اِ.) باد خُنَک و ملایم.
معین
ن
نشست کردن
(~. کَ دَ) (مص ل.)۱- بر تخت نشستن، جلوس کردن.۲- اقامت کردن.۳- فرو نشست...
معین
ن
نشان
(نِ) (اِ.)۱- علامت، نشانه۲- مُهر و نگین.۳- هدف و نشانه برای تیراندازی....
معین
ن
نسیله
(نَ یا نُ لَ) (اِ.) گله و رمه.
معین
ن
نشست
(نِ شَ) (مص م.)۱- نشستن.۲- (اِ.) جلسه، گردهمائی.۳- کنایه از: اسب.
معین
ن
نشاف
(نَ شّ) (اِ.) کاغذ نشاف: کاغذ خشک کن، کاغذی که رطوبت جوهر و مرکب را ج...
معین
ن
نسیج وحده
(نَ س وَ دَ) (ص مر.) یکتا، بی همتا، بی مانند.
معین
ن
نشریه
(نَ یِّ) (اِ.) ورقه یا مجموعهای از اوراق که بر روی آن چیزی نوشته، چا...
معین
ن
نشاط
(نِ) (اِمص.) شادمانی، خوشی، سبکی.
«
‹
66
67
68
69
70
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها