جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نسیان
(نِ) (اِمص.) فراموشی.
معین
ن
نشخوار کردن
(~. کَ دَ) (مص م.)۱- نک. نشخوار.۲- کنایه از: حرف دیگران را تکرار کردن....
معین
ن
نشادر
(نِ یا نُ دُ) (اِ.) ترکیبی از جوهرنمک و آمونیاک، جامد و بلوری که از آن...
معین
ن
نسی
(نَ) (ص.)۱- آن که بسیار فراموشکار است، کثیرالنسیان.۲- کسی که او را در...
معین
ن
نضیر
(نَ) (~.) ۱- (ص.) تازه، شاداب.۲- (اِ.) زر، سیم.
معین
ن
نصف النهار
(نِ فُ نَّ) ۱- (اِمر.) نیمروز، هنگام ظهر.۲- نیم دایرهای که از یک قطب ...
معین
ن
نشیمه
(نِ مِ) (اِ.) تسمه، چرم یا پوست که از آن بند کارد و شمشیر و مانند آن س...
معین
ن
نضیج
(نَ) (ص.)۱- هرچیز پخته.۲- میوة رسیده.
معین
ن
نصف العمر
(نِ فُ لْ عُ) (ص.) بسیار ترسیده و رنج کشیده، دچار اضطراب و اندوه.
معین
ن
نشیمنگاه
(~.)(اِمر.)جای نشستن، نشستنگاه.
«
‹
68
69
70
71
72
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها