جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نقدینه
(نَ نِ) (اِ.) پول نقد.
معین
ن
نقیبت
(نَ بَ) ۱- (اِ.) نفس.۲- عقل، خرد.۳- طبیعت، سرشت.۴- (اِمص.) نفاذرای.
معین
ن
نقض
(نَ) (مص م.)۱- شکستن.۲- ویران کردن، منهدم کردن.۳- شکستن عهد و پیمان....
معین
ن
نقدگیر
(~.) ۱- رشوه گیر، رشوت - خوار.۲- (کن.) طالب دنیا.
معین
ن
نقیب
(نَ) (ص.)پیشوا، رییس، مهتر قوم.
معین
ن
نقصان
(نُ) ۱- (مص ل.) کاسته شدن، کم شدن.۲- (اِ.) عیب، نقص.
معین
ن
نقده
(نَ دِ یا دَ) (اِ.) گل و بوتهای که با نخ مخصوص ابریشمی زری یا نقرها...
معین
ن
نقی
(نَ یّ) (ص.) پاک، پاکیزه، برگزیده.
معین
ن
نقص
(نَ) (اِ.) کمی، عیب، کاستی.
معین
ن
نقد کردن
(~. کَ دَ) (مص م.)۱- چک یا جنسی را به پول تبدیل کردن.۲- مطرح کردن ض...
«
‹
87
88
89
90
91
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها