جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ه
ها
(اِ.) هر فصل از کتاب «یسنا».
معین
ه
هاشور
(اِ.) حاشیه، شیوهای در نقاشی برای نشان دادن سایه و روشن تصاویر.
معین
ه
هاراکیری
(اِ.) نوعی خودکشی ژاپنی که پاره کردن شکم است با شمشیر.
معین
ه
ه
(حر.) سی و یکمین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد ۵ در حساب ابجد.
معین
ه
هباء
(هَ) (اِ.) گرد و غبار. ج. اهباء.
معین
ه
هاپو
(اِ.) سگ (در تداول کودکان).
معین
ه
هامان سوز
(اِمر.) روز چهاردهم از ماه آذار (دوم) که در آن روز یهودیان صورتکها می...
معین
ه
هبا کردن
(هَ. کَ دَ) (مص م.) تباه کردن، نابود ساختن.
معین
ه
هاویه
(یِ) (اِ.) جهنم.
معین
ه
هامال
(اِ. ص.) نک. همال.
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها