جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
و
واگردان
(گَ) (اِمص.) زیر و رو کردن، دوباره گرداندن.
معین
و
واژه نامه
(~. مِ) (اِمر.)۱- کتابی که معنی واژهها و اصطلاحات و معادلهای یک یا چ...
معین
و
وانیل
(اِ.) گیاهی است بالا رونده از تیرة ثعلب دارای میوهای با جدار ضخیم و ...
معین
و
وبال
(وَ) (اِ.)۱ - سختی، عذاب.۲- بَدی سرانجام.
معین
و
واگرا
(گ) (اِفا.) دور شونده. مق همگرا.
معین
و
واژه
(ژِ) (اِ.) لغت، کلمه.
معین
و
وانگه
(گَ) (ق.) بعلاوه، وانگهی.
معین
و
وبا
(وَ) (اِ.) نوعی بیماری عفونی و همه گیر و مسری.
معین
و
واگذاشتن
(گُ تَ) (مص م.) نک. واگذاردن.
معین
و
واژ
(اِ.) نک. باژ؛ باج.
«
‹
21
22
23
24
25
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها