جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پیشگاه
(اِمر.)۱- نزدیک تخت پادشاه، بالای مجلس.۲- پادشاه، افراد محتشم.۳- تخت، ...
پ
معین
پیشرفته
(رَ تِ) (ص مف.)۱- پیشین، مقدم.۲- عالی، رشد کرده.
پ
معین
پیش گیری
(حامص.)۱- جلوگیری کردن.۲- پیش از بروز بیماری اقدام کردن.
پ
معین
پیش قبض
(قَ) (اِمر.)۱- نوعی از اسلحه.۲- فنی است از کشتی و آن عبارت است از دست...
پ
معین
پیغوله
(پِ لِ) (اِ.) کنج و گوشه، دور از مردم، گوشة خانه. بیغوله، پیغله و بیغل...
پ
معین
پیشکی
(شَ) (ق مر.) ۱- کاری که پیش از وقت انجام شود.۲- پولی که پیش از وقت پرد...
پ
معین
پیشرفت
(رَ) (مص مر.)۱- پیش رفتن، جلوتر رفتن.۲- ترقی، رشد.
پ
معین
پیش کشیدن
(کِ دَ) (مص م.) مطرح کردن، عنوان کردن.
پ
معین
پیش فروش
(فُ) (اِمص.) فروختن مال یا غله قبل از مهیا شدن، دریافت پول پیش از تحوی...
پ
معین
پیغمبر
(پِ غَ بَ) (ص فا.) نک پیامبر.
«
‹
139
140
141
142
143
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها