جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پاتولوژیست
(~.) (اِ. ص.) آسیب - شناس.
پ
معین
پابرجا
(بَ) (ص مر.)۱- ثابت و استوار.۲- دایم، همیشه.
پ
معین
پاداشن
(شَ) (اِمص.) نک پاداش.
پ
معین
پاتولوژی
(تُ لُ) (اِمر.) = پاتوبیولوژی: مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تم...
پ
معین
پاانداز
( اَ ) (اِمر.)۱- فرشی که در ورودی درِ اتاق بیندازند.۲- آن چه که زیر پا...
پ
معین
پاداشتن
(تَ) (مص ل.) پایدار بودن.
پ
معین
پاتوق
(تُ) (اِمر.) = پاتوغ: محلی که همیشه در آنجا عدهای گرد هم آیند.
پ
معین
پاافزار
(اَ) (اِمر.) کفش ؛ پاپوش.
پ
معین
پاداشت
(اِمص.) نک پاداش.
پ
معین
پاتله
(تِ لِ) (اِ.) نک پاتیل.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها