جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کیلومتر
(مِ) (اِمر.) واحد مسافت معادل ۱۰۰۰ متر. ؛ ~ مربع واحد سطح معادل یک م...
ک
معین
کیسه بر
(~. بُ) (ص فا.) دزد، جیب بُر.
ک
معین
کیانا
(اِ.)۱- طبیعت، اصل هر چیز.۲- هر یک از طبایع چهارگانه.
ک
معین
کین سیاوش
(وُ) (اِمر.) = کینة سیاوش: نام لحن بیستم از سی لحن باربد.
ک
معین
کیلوس
(اِ.) مواد غذایی داخل معده که با شیرة معده و دیاستازهای معده آمیخته و...
ک
معین
کیسه
(س) (اِ.)۱- پارچهای که اطراف آن را دوخته باشند تا بتوان چیزی در آن ری...
ک
معین
کیان
(کَ) (اِ.) جِ کی ؛ پادشاهان.
ک
معین
کین خواهی
(خا) (حامص.) انتقام جویی.
ک
معین
کیلو
(اِ.) به معنی هزار است و برای تعیین واحدهای دستگاه متری به کار میرود...
ک
معین
کیست
(اِ.) کیسهای با جدار غشایی در بافتها، دارای مادة مایع یا نیمه جامد ...
«
‹
145
146
147
148
149
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها