جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گیس سفید
(س) (اِ.) زن سالخورده و دارای تجربه و آگاهی.
گ
معین
گیوه
(وِ) (اِ.) نوعی کفش که رویة آن از نخ یا ابریشم بافته میشود. ؛ ~ها را...
گ
معین
گیس
(اِ.) موی بلند، گیسو.
گ
معین
گیومه
(مِ) (اِ.) علامتی که به این شکل «» در دو طرف کلمه میگذارند.
گ
معین
گیرودار
(رُ) (اِ.) بحبوحه، هنگامه.
گ
معین
گیوتین
(اِ.) آلتی برای قطع کردن سَر مجرمان که در سال ۱۷۹۲ م. در فرانسه به کا...
گ
معین
گیره
(رِ) (اِ.) وسیلهای برای گرفتن و نگه داشتن چیزی.
گ
معین
گیم
(گِ) (اِ.) دور بازی مثلاً در بازی تنیس یا والیبال.
گ
معین
گیربکس
(بُ) (اِمر.) جعبهای است محتوی دندههای مختلف در اتومبیلها، قدرت تح...
«
‹
86
87
88
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها