جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گشنیز
(گِ) (اِ.)۱- گیاهی است یک ساله با گلهای سفید و چتری، از سبزیهای خور...
گ
معین
گشاده شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.) باز شدن، رها شدن.
گ
معین
گلخانه
(~. نِ) (اِ.) جایی برای پرورش گل به ویژه جای سرپوشیدهای با گرما و روش...
گ
معین
گلابه
(گِ بَ) (اِمر.) گل و لای.
گ
معین
گل نمودن
(گُ. نُ دَ) (مص ل.) جلوه کردن، ظاهر شدن.
گ
معین
گل آرایی
(~.) (حامص.) هنر ترکیب و تنظیم گل و متفرعات آن از قبیل برگ و شاخه در گ...
گ
معین
گشنیدن
(گُ دَ) (مص ل.) آمیختن نر و ماده.
گ
معین
گلبول
(گُ لُ) (اِ.) یاختههای بسیار کوچک و کروی شکل که در خون پیدا میشود ...
گ
معین
گلابدان
(گُ) (اِ.) ظرفی مانند تُنگ کوچک دسته دار باگردن باریک و بلند و معمولاً...
گ
معین
گل میخ
(گُ) (اِمر.) نوعی میخ که سرش پهن است.
«
‹
3168
3169
3170
3171
3172
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها