جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
گ
معین
گیتار
(اِ.) از سازهای زهی که دارای شش سیم میباشد و با انگشتان دست نواخته م...
گ
معین
گیاهک
(هَ) (اِمصغ.) بخشی از رویان دانه که پس از رویش دانه و رشد به گیاه جدید...
گ
معین
گیتی
(اِ.)۱- دنیا، جهان.۲- کاینات.
گ
معین
گیتاشناسی
(ش) (اِ.) شناسایی نقشة زمین.
معین
ی
یادمان
(اِمر.)۱- آن چه برای یادبود کسی یا روی دادی ساخته میشود.۲- مراسمی که ...
معین
ی
یابیدن
(دَ) (مص م.) یافتن، پیدا کردن.
گ
معین
گیومه
(مِ) (اِ.) علامتی که به این شکل «» در دو طرف کلمه میگذارند.
گ
معین
گیرودار
(رُ) (اِ.) بحبوحه، هنگامه.
معین
ی
یادداشت
(اِ.)۱- آن چه در یاد میماند.۲- هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار...
معین
ی
یابو
(اِ.)۱- اسب باری، اسب بارکش.۲- (عا.) نادان، نفهم. ؛ ~ برداشتن کسی کن...
«
‹
3201
3202
3203
3204
3205
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها