جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
ستن آوند
(سُ تُ وَ) (اِمر.) = ستناوند. استوناوند. ستاوند. ستافند:۱- بالا خانها...
س
معین
ستوهی
(سُ) (حامص.)۱- خستگی.۲- درماندگی، ناتوانی.۳- پریشانی.۴- دلتنگی، افسرد...
س
معین
ستمگری
(~.) (حامص.) ظلم.
س
معین
ستوهانیدن
(سُ دَ) (مص م.) به ستوه آوردن.
س
معین
ستمگر
(~. گَ) (ص فا.) ظالم.
س
معین
ستوه
(سُ) نک استوه.
س
معین
ستمکار
(~.) (ص فا.) متعدی، ظلم کننده.
س
معین
سخاء
(سَ) (اِمص.) بخشش، کرم.
س
معین
سجیدن
(سَ دَ) (مص ل.) سرمای سخت شدن.
س
معین
سخ
(سُ) (ص.) خوب.
«
‹
37
38
39
40
41
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها