جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عار
(اِ.) عیب، ننگ، رسوایی.
ع
معین
عازف
(زِ) (اِفا.)۱- نوازندة چغانه.۲- سرودگوی.
ع
معین
عاذل
(ذِ) (اِفا.) سرزنش کننده، ملامت - کننده.
ع
معین
عاطفت
(طِ فَ) (اِ.) مهربانی، عطوفت.
ع
معین
عاریه
(یِ) (اِ.) نک عاریت.
ع
معین
عادیه
(یَ یا یِ) (ص. اِ.) سخت دونده (شتر)؛ ج. عوادی.
ع
معین
عاطر
(طِ) (اِفا.)۱- بوی خوش دهنده.۲- دوست دارندة عطر، عطر دوست.
ع
معین
عاریتی
(~.) (ص نسب.) ناپایدار.
ع
معین
عادی
(اِفا.)۱- متجاوز، ستمگر.۲- دشمن. ج. عدات.
ع
معین
عاصی
(اِفا.)۱- سرکش، نافرمان.۲- گناهکار.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها