جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ج
معین
جاذبیت
(ذِ یَّ) (مص جع.) کشندگی، دلربایی.
ج
معین
جاز
(اِ.) موسیقی ارکستری است که از تطابق موسیقی آوازی و ضربی سیاهان افر...
ج
معین
جاذبه
(ذِ بِ) (اِفا.) نیرویی که اجسام را به طرف خود میکشد.
ج
معین
جاریه
(یَ یا یِ) (اِ.) ۱- (ص.) مؤنث جاری.۲- کنیز.۳- کشتی.۴- آفتاب.۵- آب...
ج
معین
جاذب
(ذِ) (اِفا.)۱- جذب کننده.۲- رباینده.
ج
معین
جاری شدن
(شُ دَ) (مص ل.) روان شدن.
ج
معین
جادی
(اِ.) زعفران.
ج
معین
جاری
(اِ.) (عا.) دو زن که همسرِ دو برادر باشند.
ج
معین
جادویی
۱ - (حامص.) سحر، ساحری.۲- (ص.) عجیب، شگفت آور.
ج
معین
جارکش
(کِ یا کَ) (ص فا.) کسی که به آواز بلند مردم را به امری دعوت کند، جارزن...
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها