جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ر
معین
راه گیر
(ص فا.) = راه گیرنده:۱- راه رو، مسافر.۲- راهزن، قاطع طریق.
ر
معین
راهواره
(رِ) (اِمر.) سوغات سفر، ره آورد.
ر
معین
راه گستر
(گُ تَ) (ص فا.) تندرو، راهوار.
ر
معین
راهوار
(ص مر.) تندرو.
ر
معین
راه گرفتن
(گِ رِ تَ) (مص م.) راه را سد کردن، سر راه را گرفتن.
ر
معین
راهنورد
(نَ وَ) (ص فا.)۱- مسافر، پیک.۲- تندرونده.
ر
معین
راه پیما
(پَ یا پِ) (ص فا.)۱- راه پیماینده، راه رونده.۲- مسافر.۳- تندرو، سریع ا...
ر
معین
راهنمون
(نَ) (ص مر.) راهنما، راهبر.
ر
معین
راه وبیراه
(هُ)۱- (اِ.) راههای اصلی و فرعی.۲- (ق.) گاه و بیگاه، در هر فرصت.
ر
معین
راپرتچی
(~.) (اِفا.)۱- گزارش گر.۲- خبرچین، جاسوس.
«
‹
14
15
16
17
18
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها