جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
شاذ
(ذّ) (ص.) نادر، کمیاب.
ش
معین
شاریدن
(دَ) (مص ل.) = شریدن:۱- سرازیر شدن و ریختن آب ؛ شریدن.۲- تراویدن آب از...
ش
معین
شادیچه
(چَ) (اِمر.) لحاف.
ش
معین
شارک
(رَ) (اِ.) سار.
ش
معین
شادیانه
(نِ یا نَ)۱- (اِمر.) آن چه از روی شادی باشد.۲- (ص.) شاد.۳- (اِ.) عیش، ...
ش
معین
شارژ
(رْ) ۱- (اِ.) بار، حمل.۲- مقدار برق لازم برای باتری.۳- هزینهای که ساک...
ش
معین
شادگونه
(نِ) (اِمر.)۱- پشتی، تکیه گاه.۲- بالاپوش، جبه.۳- تُشک.
ش
معین
شارپ
(رْ) (ص.) تیز، واضح، تیزهوش، زیرک، دقیق، هوشیار، پرحرارت، فعال، ناهنج...
ش
معین
شادکام
(ص مر.) خوشحال، کامروا، کامران.
ش
معین
شاره
(رَ) (اِ.) دستار و چادر رنگین.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها