جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ق
معین
قبول افتادن
(~. اُ دَ) (مص ل.) مورد پسند واقع شدن.
ق
معین
قبس
(قَ بَ) (اِ.)۱- شعله.۲- پاره آتش.
ق
معین
قباحت
(قَ حَ) (مص ل.) زشتی، زشت شدن.
ق
معین
قبول
(~.) (مص ل.) پیش آمدن.
ق
معین
قبره
(قُ بَّ رَ یا رِ) (اِ.) چکاوک.
ق
معین
قبابستن
(~. بَ تَ) (مص ل.)۱- قبا پوشیدن و بستن دگمههای آن.۲- آماده شدن، حاضر...
ق
معین
قدیمی
(~.) (ص نسب.)۱ - دیرینه، کهنه.۲- سال دیده، پیر.
ق
معین
قدم
(ق دَ) (حامص.)۱- سابقه در کار.۲- قدیم بودن، ضد حدوث.
ق
معین
قد کشیدن
(قَ. کِ دَ) (مص ل.) بزرگ شدن، رشد کردن.
ق
معین
قدیم و ندیم
(~ُ نَ) (ص مر.) ایام بسیار قدیم، زمان گذشته.
«
‹
17
18
19
20
21
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها