جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پارتیزان
(اِ.) چریک، سربازی که به صورت غیرکلاسیک و نامنظم با دشمن میجنگد.
پ
معین
پار
(اِ.) = پر(یدن): پرواز، پرش.
پ
معین
پازند
(زَ) ( اِ.)۱- چوب آتش زنه.۲- برگردان متون پهلوی به خط اوستایی.
پ
معین
پارکت
(کِ) (اِ.) کف پوش چوبی، چوب فرش (فره).
پ
معین
پارناسیسم
(اِ.) نام مکتبی در ادبیات اروپا که توسط گروهی از شاعران قرن ۱۹ میلادی...
پ
معین
پارتی
(ص نسب.) منسوب به قوم پارت ؛ از اقوام ایرانی ساکن شمال و شمال شرقی. ای...
پ
معین
پاذیز
( اِ.) = پادیز: پاییز، خزان.
پ
معین
پازن
(زَ) (اِ.) بز نر کوهی.
پ
معین
پارکابی
(رِ) (اِ.) شاگرد راننده.
پ
معین
پارلمان تاریسم
(~.) (اِ.)۱ - نظام سیاسی که در آن یک یا چند مجلس وجود دارد. مانند انگ...
«
‹
10
11
12
13
14
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها