جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پاراکلینیک
(کِ) (اِ.) خدمات بهداشتی و درمانی مربوط به ناهنجاریهای نهفته در ورای...
پ
معین
پادگانه
(دِ نِ)(اِمر.)۱ - بام، پشت بام.۲- پنجره، دریچه.۳- فضای صاف و بلند در ...
پ
معین
پازاچ
نک پازاج.
پ
معین
پارچه پارچه
(چِ. چِ) (ص مر.) پاره پاره، لخت لخت.
پ
معین
پارسی زبان
(زَ) (ص مر.)۱- آن که به پارسی سخن گوید.۲- فصیح، بلیغ.
پ
معین
پاراوان
(اِ.) تجیر، دیوار مانندی که از تخته و پارچه ساخته میشود و به وسیلة آ...
پ
معین
پادگان
(دِ) (اِمر.)۱- محل اسکان گروهی از سربازان که برای محافظت محلی در آنجا...
پ
معین
پازاج
(اِ.)۱- ماما، قابله.۲- زنی که به بچه شیر میدهد، دایه.
پ
معین
پارچه
(چِ) (اِمصغ.)۱- پاره، تکه.۲- هر چیز بافته شده.
پ
معین
پارسه
(س ِ) (اِمر.)۱- گدایی، پرسه.۲- گدا.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها