جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
س
معین
سبکدل
(~. دِ) (ص.) خوشحال.
س
معین
ستبر روی
(~.) (ص مر.) بی شرم.
س
معین
ستاره
(س رِ) (اِ.)۱- اجرام نورانی در آسمان که نورشان به علت حرارت زیادشان ...
س
معین
ستبر
(س تَ) (ص.)۱- بزرگ، گنده.۲- سفت، محکم.۳- فربه، چاق.۴- ضخیم، کلفت.
س
معین
ستاره قطبی
(~ ء قُ) (اِمر.) ستارهای است کم نور در انتهای دُم صورت فلکی دُب اصغر ...
س
معین
ستاییدن
(س دَ) (مص م.) ستایش کردن.
س
معین
ستار
(س) (اِ.) پوشش.
س
معین
ستایشگاه
(~.) (اِمر.)۱- محل ستایش.۲- بخشی از قصیده و غزل که شاعر در آن از نسیب ...
س
معین
ستادن
(س دَ) (مص ل.) ایستادن.
س
معین
ستایش
(س یِ) (اِمص.)۱- مدح.۲- پرستش.۳- شکر، سپاس.
«
‹
31
32
33
34
35
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها