جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
صباحت
(صَ حَ) ۱- (مص ل.) زیبا شدن، نیکوروی شدن.۲- (اِمص.) زیبایی.
ش
معین
صافی شدن
(شُ دَ) (مص ل.) پاک شدن.
ش
معین
صباح کردن
(صَ. کَ دَ) (مص م.) روز بخیر گفتن.
ش
معین
صافی
۱- (اِفا.) پاکیزه، خالص.۲- (اِ.) شراب بی غش.۳- پارچه یا ظرف مشبک مخصوص...
ش
معین
صبحانه
(صُ نِ) (اِمر.) غذایی که صبح میخورند، ناشتایی.
ش
معین
صباح
(صَ) (اِ.)۱- بامداد.۲- سپیده دم.۳- روز. ؛ ~ و مسا صبح و شب. ؛ چند ~...
ش
معین
صافکار
(ص.) تعمیر کنندة بدنة خارجی اتومبیل.
ش
معین
صبح گاه
(~.) (اِ.)۱- هنگام صبح، بامدادان.۲- برنامهای که معمولاً هر روز در پا...
ش
معین
صباء
(صَ) ۱- (مص ل.) میل کردن به کودکی و کارهای کودکی.۲- (اِمص.) کودکی.
ش
معین
صاف
(ص.)۱- روشن، زلال.۲- آفتابی.۳- پاک، بی آلایش.۴- هموار، بی چین و چروک...
«
‹
98
99
100
101
102
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها