جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
شبع
(شَ بَ) (اِمص.) سیری.
ش
معین
شبانه
(شَ نِ یا نَ) (ص مر.) مربوط یا متعلق به شب، در طول یک شب.
ش
معین
شبستان
(شَ بِ) (اِمر.)۱- خوابگاه.۲- حرمسرا.۳- قسمی از مسجد که دارای سقف است....
ش
معین
شبان
(شَ) (اِ.) چوپان.
ش
معین
شبست
(ش بِ) (ص.) ۱- ناپسند، زشت.۲- هراسناک.
ش
معین
شباط
(شُ) (اِ.) پنجمین ماه سال سریانی مأخوذ از نام یازدهمین ماه سال یهودیا...
ش
معین
شبروی
(~. رَ) (حامص.)۱- شبگردی، در شب سفر کردن.۲- شب زنده داری، پارسایی.۳- ر...
ش
معین
شباشب
(شَ شَ) (اِمر. ق مر.) همة شب.
ش
معین
شبرو
(~. رُ) (ص فا. اِ.)۱- کسی که در شب راه برود یا سفر کند.۲- اسبی که در ش...
ش
معین
شبادان
(شَ) (اِمر.)۱- آن جا که شب آرام گیرند.۲- زیرزمین عمیق خانه که در تابس...
«
‹
18
19
20
21
22
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها