جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
غ
معین
غیب
(غِ یْ) ۱- (مص ل.) غایب شدن.۲- (ص.) ناپیدا، پنهان.
غ
معین
غوی
(~.) (ص.) لاغر، نحیف، ناتوان.
غ
معین
غیرمنتظره
(~ مُ تَ ظِ رِ) (ص مر.) دور از انتظار، دور از پیش بینی.
غ
معین
غیار
(غِ) (اِ.) عسلی ؛ پارچهای زرد رنگ که جهودان به لباس خود میدوختند تا...
غ
معین
غوک
(اِ.) قورباغه.
غ
معین
غیرمترقبه
(غَ رِ مُ تَ رَ قِّ بِ) (ص مر.) دور از انتظار، پیش بینی نشده.
غ
معین
غیاث
(اِ.) فریادرس، از نامهای خداوند.
غ
معین
غوچی
(غَ) (اِ.) گودال.
غ
معین
غیرزاد
(~.) (ص مف.) روسپی زاده، غیرزاده، حرامزاده.
غ
معین
غیاباً
(بَ نْ) (ق.) در نهانی، در قفا.
«
‹
50
51
52
53
54
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها