جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ق
معین
قفا
(قَ) (اِ.)۱- پس گردن، پشت گردن.۲- پشت.۳- پی، دنبال.۴- عقب.
ق
معین
قطعاً
(قَ عَ نْ) (ق.) مطمئناً، یقیناً. در جملة منفی به معنی ابداً، هرگز و ب...
ق
معین
قلائد
(قَ ئِ) (اِ.) جِ قلاده.
ق
معین
قعود
(قُ) (مص ل.) نشستن.
ق
معین
قطعات
(قَ طَ) (اِ.) جِ قطعه.
ق
معین
قل قل
(قُ. قُ) (اِصت.) (عا.) = غل غل: جوش، صدای ترکیدن حبابهای مایع جوشان.
ق
معین
قعر
(قَ عْ) (اِ.) گودی و ته چیزی.
ق
معین
قطع کردن
(~. کَ دَ) (مص م.)۱- بریدن.۲- مسافت طی کردن.
ق
معین
قل خوردن
(قِ. خُ دَ) (مص ل.)۱- غلتیدن، روی زمین چرخ خوردن.۲- راه رفتن، حرکت کرد...
ق
معین
قعده
(قَ دَ یا دِ) (مص ل. اِمر.)۱- یک بار نشستن.۲- مرکب انسان.
«
‹
43
44
45
46
47
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها