جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ش
معین
شافی
(اِفا.)۱- شفا دهنده.۲- راست، درست.
ش
معین
شافعی
(فِ) (ص نسب.)۱- منسوب به مذهب شافعی. ۲- منسوب به محمدبن ادریس بن عبا...
ش
معین
شافع
(فِ) (اِفا.) شفاعت کننده.
ش
معین
شانل
(نِ) (اِ.)۱- نوعی طرح لباس زنانه.۲- نوعی طرح زیورآلات.
ش
معین
شاماکچه
(چَ یا چِ) (اِمصغ.) = شاماخچه: سینه بند زنان، لبچه، صدره، درلک.
ش
معین
شانسی
(ق مر.) از روی تصادف، برحسب تصادف.
ش
معین
شاماک
(اِ.) = شاماخ:۱- جامة کوچکی که مردم در وقت کار کردن پوشند.۲- سینه بند ...
ش
معین
شانس
(اِ.)۱- بخت، اقبال.۲- فرصت.
ش
معین
شاماخ
(اِ.) = شاماک:۱- سینه بند، پستان بند.۲- نوعی غله که دانههای بسیار کو...
ش
معین
شانزده
(دَ) (اِمر.) عدد اصلی پس از پانزده و پیش از هفده، شش بعلاوة ده.
«
‹
6
7
8
9
10
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها